ঝাঁপিয়ে পড়া حمله کردن، برای پریدن، پریدن، غش کردن ادامه... حَمله کَردَن، بَرایِ پَریدَن، پَریدَن، غَش کَردَن دیکشنری بنگالی به فارسی